مرور رده
اصول فلسفه حق
اصول فلسفه حق: بند ۳۵
برگردان از حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/rzutfqq2f8gc/audio/rzutfqq2f8gc-vxxb.mp3
بند 35
عمومیتِ این اراده که لنفسه آزاد است، عمومیتِ صوری است، یعنی رجوعِ خودآگاه و مستقیم، و در عین حال، بدونِ محتوایِ اراده به خود در تفرّدش – تا اینجا، ذهن یک شخص است. عنصرِ اساسی در شخصیتمندی این است که من، بهمنزله این شخص، از همه جهات (در استبدادِ باطنی، محرک، مِیل، و همچنین، در ارتباط با موجودیتِ خارجی و برونافتادهِ بیواسطهام) کاملاً معیّن و متناهی هستم، اما بهمعنای دقیق کلمه، بهنحوی صرف و…
اصول فلسفه حق: بند ۳۴
برگردان از حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/euanzp0aoj3e/audio/euanzp0aoj3e-4bvx.mp3
بخش اول
حقِّ مجرّد
بند 34
ارادهای که بهنحو فینفسه لنفسه آزاد است، هنگامیکه در قالبِ مفهومِ مجرّدش وجود دارد، در وضعیتِ تعیّنِ بیواسطگی قرار دارد . در نتیجه، فعلیتِ آن متضمن یک رویکرد سلبی در قبال واقعیت است؛ این اراده بهنحو مجرّد به خود ارجاع مییابد – ارادهِ ذاتاً متفرّدِ یک ذهن. این اراده، در تطابق با عنصرِ تشخّصِ اراده، محتوایی دارد که از غایاتِ معیّن تشکیل میشود، و در مقامِ تفرّدِ مانع، این…
بازترجمه اصول فلسفه حق: بندهای ۳۲ و ۳۳
برگردان حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/swwphebjj52g/audio/swwphebjj52g-f0mi.mp3
بند 32
تعیّناتی که مفهوم در طیِّ فرآیندِ رشد و بسطاش به خود میگیرد، از طرفی مفهوم هستند، اما از طرف دیگر، از آنجا که مفهوم ذاتاً مثال است، از صورتِ موجودیت برخوردارند. بنابراین، زنجیرهِ مفاهیمی که از پی منتج میشود، در عین حال، زنجیرهای از قالبهاست؛ علم باید آنها را به این چشم ببیند.
یادداشت هگل:
اگر نظریتر بنگریم، حالتِ موجودیتِ یک مفهوم و تعیّنِ آن یک چیزاند. اما باید خاطرنشان ساخت که در…
اصول فلسفه حق: بندهای ۳۰ و ۳۱
برگردان از حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/vtqn4wx0lc4y/audio/vtqn4wx0lc4y-amg1.mp3
بند 30
حقّ، به این دلیل ساده که موجودیتِ مفهومِ مطلق و یا موجودیتِ آزادیِ خودآگاه است، چیزی است در کلّ مقدّس. اما صورتگراییِ حق، و همچنین صورتگرایی وظایف، از مراتبِ متمایز و مغایری ناشی میشود که مفهومِ آزادی در فرآیندِ رشد و بسطِ خود از آنها عبور میکند. در مقابلِ انواعِ صوریتر، مجرّدتر، و در نتیجه، محدودترِ حقّ، آن قلمرو و مرتبهای از روح که در آن، روح در درون خود به عناصرِ بیشتری از محتویاتِ…
اصول فلسفه حق: بندهای ۲۷، ۲۸ و ۲۹
برگردان حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/c2pd2tdddouh/audio/c2pd2tdddouh-emvj.mp3
بند 27
تعیّنِ مطلق، و یا میتوان گفت، محرّکِ مطلقِ روحِ آزاد (به بند 21 بنگرید) آن است که آزادیِ خود را قصد و طلب کند _ که به آن عینیّت ببخشد، هم به این معنا که آزادیاش به نظامِ معقولِ خودِ روح تبدیل شود و هم به این معنا که این نظام بهطور بیواسطه فعلیت یابد (به بند 26 بنگرید). این امر، روح را قادر میسازد تا لنفسه ، یعنی در مقام مثال، چیزی باشد که اراده، بهطور فینفسه، همان است. مفهومِ مجرّدِ مثالِ…