مرور رده
اصول فلسفه حق
اصول فلسفه حق: بندهای ۴۷ و ۴۸
برگردان حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/ue2oe05e34f5/audio/ue2oe05e34f5-hwi9.mp3
بند 47
در مقام یک شخص، من متفرّد و بیواسطه هستم؛ معیّنتر ، این در وهله اول بدان معناست که من درون این جسمِ سازمند زنده هستم. این جسم که به لحاظ محتوی، موجودیتِ عمومی، یکپارچه و خارجی من است، امکانِ حقیقیِ هرگونه موجودیت معیّنتری است. ضمناً، من بهمنزله یک شخص حیات و جسمِ خود را نیز همانندِ سایر امور در اختیار دارم، اما تنها در صورتی که اراده من چنین باشد.
یادداشت هگل:
من به نحو لنفسه وجود ندارم بلکه…
اصول فلسفه حق: بندهای ۴۵ و ۴۶
برگردان از حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/ncxxnhrsfual/audio/ncxxnhrsfual-acuo.mp3
بند 45
این حقیقت که «من» چیزی را از خارج و با استفاده از قدرت قاهرهِ خود در اختیار دارم، اصل و اساسِ «تصرّف» را تشکیل میدهد. همچنین، این حقیقتِ مشخّص که «من» چیزی را از روی نیازهای طبیعی، امیال و اراده مستبدم از آنِ خود میسازم، مصلحتِ مشخّصی است که از عمل «تصرّف» حاصل میشود. اما از سوی دیگر، این حقیقت که «من»، در مقامِ ارادهِ آزاد، به هنگام تصرّف یک چیز خود را موضوع و مقصود ارادهِ خود قرار میدهم و…
اصول فلسفه حق: بند ۴۴
برگردان حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/fmf76zbqkiom/audio/fmf76zbqkiom-p4ot.mp3
بند 44
شخص حقّ دارد اراده خود را متوجه هر امری سازد. آن امر بدین طریق از آنِ «من» میشود و ارادهِ «من» را بهمنزله غایتِ جوهریِ خود (چرا که آن در درون خود هیچ غایتی ندارد)، تعیّن و تقدیرِ خود و نفس خود میپذیرد – حقِّ مطلقِ «تخصیص» که موجودات انسانی در قبالِ هر امری دارند.
یادداشت هگل:
فلسفههایی هستند که مقوله «واقعیت» را – واقعیت به معنای استقلال و وجودی که حقیقتاً لنفسه و در درون خود باشد – به اشیاءِ…
اصول فلسفه حق: بند ۴۳
برگردان از حمید مصیبی
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/x0tv5qqal0tw/audio/x0tv5qqal0tw-dwvv.mp3
بند 43
شخص در مقامِ مفهومِ بیواسطه و بنابراین، در مقامِ امری ذاتاً متفرّد، از ظهوری طبیعی برخوردار است . این ظهور تا حدی درون خود او است و تا حدی بهمنزله چیزی است که او با آن همچون یک عالَمِ خارجی رفتار میکند. زمانیکه به «شخص» میپردازیم (شخصی که خود هنوز در بیواسطگی اولیه قرار دارد)، از این امور بیواسطه و بدیهی صحبت میکنیم، نه آن تعیّناتی که تنها میتوانند با وساطتِ اراده حاصل شوند.
یادداشت…
اصول فلسفه حق: بندهای ۴۱ و ۴۲
برگردان از حمید مصیبی
فصل اول
مالکیت
https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/a9xlxicnpxzl/audio/a9xlxicnpxzl-ks9l.mp3
بند 41
شخص اگر بخواهد در مقامِ مثال وجود داشته باشد، باید به خود «قلمرویی خارجی از آنِ آزادیاش» اختصاص دهد. شخص ارادهِ نامتناهی است، ارادهای که در این تعیّنِ اولیه و تماماً مجرّد، بهنحو فینفسه لنفسه وجود دارد. در نتیجه، این قلمرو خارجی که میتواند قلمرویی برای آزادی اراده باشد، از اراده متمایز است و با آن مغایرت دارد. این قلمرو، همچنین، بهمثابه چیزی تعیّن مییابد که بیواسطه غیر از…