مرور رده

اصول فلسفه حق

اصول فلسفه‌ی حق: بندهای ۷۸، ۷۹ و ۸۰

برگردان حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/zl47vi8lk0po/audio/zl47vi8lk0po-1r4z.mp3 بند 78 تمایزِ میان مالکیّت و تصرّف، یعنی وجهِ جوهری و وجهِ برون‌افتاده، در مقولهِ عهد به صورتِ تمایزِ میانِ ارادهِ مشترک در قالبِ «توافق» و فعلیت‌یافتنِ آن از طریقِ «اجرا» درمی‌آید. توافقِ حاصله، لنفسه و در تمایز با اجراءِ آن، تصوّری از قوّهِ خیال است که باید به آن، مطابق با طریقِ مخصوصی که تصوّرات ضمنِ آن در دالّ‌ها موجودیت می‌یابند (به دایره‌المعارف علوم فلسفی بند 379 بنگرید)، موجودیتِ مشخّصی داده شود؛…

بازترجمه اصول فلسفه حق: بندهای ۷۵، ۷۶ و ۷۷

برگردان حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/hvg0xvtqqp9e/audio/hvg0xvtqqp9e-iaux.mp3 بند 75 از آن‌جا که دو طرف در مقامِ اشخاصی بی‌واسطه و مستقل با یک‌دیگر ارتباط می‌گیرند ، می‌توان گفت که الف) عهد نتیجهِ ارادهِ مستبد است؛ ب) ارادهِ این‌همانی که با واسطهِ عهد قدم به عرصه موجودیت می‌گذارد، اراده‌ای است که صرفاً توسطِ دو طرف مقرّر شده است، از این‌رو، صرفاً اراده‌ای مشترک است و نه اراده‌ای که به‌نحو فی‌نفسهِ لنفسه از عمومیت برخوردار است؛ ج) متعلَّقِ عهد یک امرِ برون‌افتاده و متفرّد است، چرا که…

بازترجمه اصول فلسفه حق: بندهای ۷۰، ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴

برگردان از حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/mdvjve4bosus/audio/mdvjve4bosus-0pxh.mp3 بند 70 نظر به این‌که شخصیّت‌مندی این و بی‌واسطه است، تمامیّتِ جامعی که فعالیّتِ برون‌افتادهِ از آن برخوردار است، یعنی حیات، در برابر آن چیزی برون‌افتاده نیست . خلاصی از حیات و یا ایثارِ آن، حقیقتاً، در تقابل با موجودیتِ این شخصیّت‌مندی قرار دارد. بنابراین، من به هیچ وجه حقّ ندارم تا خود را از حیاتِ خود خلاص کنم و تنها یک مثالِ اخلاقی که این شخصیت‌مندیِ متفرّدِ بی‌واسطه را درونِ خود فرو می‌برد و قدرتِ…

اصول فلسفه حق: بندهای ۶۸ و ۶۹

برگردان از حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/xnqn8v9xpg2s/audio/xnqn8v9xpg2s-lsnr.mp3 بند 68 کیفیتِ خاصِّ تولیدِ روحانی می‌توانند به موجب طریقی که ابراز می‌شوند، به‌نحوی بی‌واسطه به برون‌افتادگیِ یک اَمر تبدیل شود؛ پس از آن، آن‌ها می‌توانند توسط دیگران نیز تولید شوند. مالکِ جدید با تحصیل و فراگیری این آثار، همچنین، می‌تواند اَفکاری را که این آثار انتقال می‌دهند و یا ابتکاراتِ فنّیِ آن‌ها را از آنِ خود سازد و همین امکان است که در برخی موارد (مانند آثار ادبی) تنها تعیّن و ارزشِ «تحصیل» را…

اصول فلسفه حق: بند ۶۶ و ۶۷

برگردان از حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/tnw5eda7gti1/audio/tnw5eda7gti1-3guv.mp3 بند 66 بنابراین، آن متعلَّقات شخصی و یا به عبارت بهتر، آن تعیّناتِ جوهری که خودِ شخصیِ من و ذاتِ عمومیِ خودآگاهی‌ام و همچنین، به‌طور کلی، شخصیت‌مندی‌‌ام، آزادیِ فراگیرِ اراده‌ام، حیاتِ اخلاقی و دین را می‌سازند، قابل عرضه نیستند و حقِّ من بر آن‌ها بر اثر مرور زمان باطل نمی‌شود. یادداشت هگل: این‌که روح در موجودیتِ خود و به‌نحو لنفسه همان چیزی است که بنا به مفهوم و یا به‌نحو فی‌نفسه است (و بنابراین، شخصی…