مرور رده

اصول فلسفه حق

اصول فلسفه حق: بندهای ۵۳، ۵۴ و ۵۵

برگردان حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/qagjvhx0brzj/audio/qagjvhx0brzj-npk4.mp3 بند 53 تعیّناتِ دقیق‌ترِ مالکیت در رابطهِ میانِ اراده و امر یافت می‌شود. الف) تا آن‌جا که اراده موجودیت‌اش را در درونِ امر ِ به‌منزلهِ چیزی مثبت داشته باشد، این رابطه به‌نحوی بی‌واسطه «تصرّفِ» است؛ ب) تا آن‌جا که امر در مقابلِ اراده به‌منزله چیزی منفی حاضر باشد، اراده در درون امر، همچون چیزی که باید سلب شود، موجودیت دارد – این رابطه «استفاده» است؛ ج) تأمل و بازتاب اراده از امر به درون خود – این رابطه «عرضه»…

اصول فلسفه حق: بندهای ۵۱ و ۵۲

برگردان از حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/xq3viulbpvwq/audio/xq3viulbpvwq-xwuq.mp3 بند 51 تصوّر و ارادهِ باطنیِ من، مبنی بر این‌که چیزی باید از آنِ من شود، برای مالکیت که به‌منزلهِ موجودیتِ شخصیّت‌مندی به حساب می‌آید، کافی نیست. برعکس، مالکیت مستلزم آن است که من آن چیز را به تصرّف خود درآورم. موجودیتی که این اراده بدین طریق به دست می‌آورد، عبارت است از قابلیتی جهت این‌که توسط دیگران به رسمیت شناخته شود. امری که من تصرّف می‌کنم، باید بدون صاحب باشد (به بند 50 بنگرید). این یک شرطِ سلبی…

اصول فلسفه حق: بندهای ۴۹ و ۵۰

برگردان حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/jfdvudmthawq/audio/jfdvudmthawq-hblp.mp3 بند 49 در ارتباط با اشیاءِ خارجی و برون‌افتاده ، وجهِ معقولِ آن است که من ملکی را تصرّف می‌کنم؛ اما، وجه مشخّصِ آن ، غایات ذهنی، نیازها، استبداد، استعداد و اوضاع خارجی را در برمی‌گیرد (به بند 45 بنگرید). مطلقِ «تصرّف» دقیقاً به این چیزها تکیه دارد، اما در این قلمروِ شخصیت‌مندیِ مجرّد، این جنبهِ مشخّص هنوز به‌منزله چیزی این‌همان با آزادی مقرّر نشده است. بنابراین، اگر از منظر حقّ بنگریم، این مسأله که من چه…

اصول فلسفه حق: بندهای ۴۷ و ۴۸

برگردان حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/ue2oe05e34f5/audio/ue2oe05e34f5-hwi9.mp3 بند 47 در مقام یک شخص، من متفرّد و بی‌واسطه هستم؛ معیّن‌تر ، این در وهله اول بدان معناست که من درون این جسمِ سازمند زنده هستم. این جسم که به لحاظ محتوی، موجودیتِ عمومی، یک‌پارچه و خارجی من است، امکانِ حقیقیِ هرگونه موجودیت معیّن‌تری است. ضمناً، من به‌منزله یک شخص حیات و جسمِ خود را نیز همانندِ سایر امور در اختیار دارم، اما تنها در صورتی که اراده من چنین باشد. یادداشت هگل: من به نحو لنفسه وجود ندارم بلکه…

اصول فلسفه حق: بندهای ۴۵ و ۴۶

برگردان از حمید مصیبی https://files.virgool.io/upload/users/1092067/posts/ncxxnhrsfual/audio/ncxxnhrsfual-acuo.mp3 بند 45 این حقیقت ‌که «من» چیزی را از خارج و با استفاده از قدرت قاهرهِ خود در اختیار دارم، اصل و اساسِ «تصرّف» را تشکیل می‌دهد. همچنین، این حقیقتِ مشخّص که «من» چیزی را از روی نیازهای طبیعی، امیال و اراده مستبدم از آنِ خود می‌سازم، مصلحتِ مشخّصی است که از عمل «تصرّف» حاصل می‌شود. اما از سوی دیگر، این حقیقت ‌که «من»، در مقامِ ارادهِ آزاد، به هنگام تصرّف یک چیز خود را موضوع و مقصود ارادهِ خود قرار می‌دهم و…