مرور رده
نگاه خیره منتقد
عبور از گذارهای پیش رو: تهلیل منثور قرنطینه
دانیال حقیقی
هنوز به خاطر داری روزهایی را که با ابراز کوچکترین اعتراضی میشنیدیم که «آنها» خصوصی هستند. آنها با محافل نزدیک به هستههای قدرتمند اجتماع در ارتباط هستند و این خودش تهدیدی است. حالا کسانی از همان جمعها خبر از روزی یک ساعت وزنه زدن و کارکردن با کش پیلاتس در قرنطینه میدهند. از خودت میپرسی وقتی این لعنتی تمام شود دوباره «آنها» به گفتن اراجیف ضد بشریشان ادامه خواهند داد؟
پیش خودت میخندی که کاش بیشتر با کش پیلاتس حال کند. تجسم مردکِ خرس گنده در آن وضع به قهقهه میاندازدت.
زنی را میبینی که سگش را برای…
خِرَد را نباید به پای ویروس بنویسیم
بیونگ چول هان
مترجم آراز بارسقیان
ویروس کرونا آزمایشی برای نظامها است. به نظر میرسد آسیا کنترل بهتری بر این بیماری فراگیر نسبت به اروپا دارد. تعداد معدودی در هنگکنگ، تایوان و سنگاپور به این بیماری مبتلا شدهاند. در تایوان 108 مورد و در هنگکنگ 193 مورد. از طرف دیگر در آلمان بعد از مدتی کوتاه شاهد 14481 مورد تایید شدهایم. این آمار تا تاریخ 19 مارس 2020 است. کرهٔ جنوبی هم تا این لحظه از پیکِ خود گذشته، درست به مانند ژاپن. حتی چین که مبدأ شیوع این بیماری فراگیر بوده توانسته آن را به شکلی مناسب تحت کنترل در آورد. نه…
فروید و اینستاگرام
مرجان دشتی شولی
بررسی تطبیقی اینستاگرام با ساختار شخصیتی فروید
اغلب باور عمومی بر این است که عصر ارتباطات، عصر بروز انسان است. همان چیزی که انسان از بدو تولد خواسته باشد و ناخواسته توسط قوانین و باید و نبایدها، محصور شده است. ناگهان فرصتی چون فعالیت در شبکههای اجتماعی برایش فراهم میشود که به نظر، ساختاری متفاوت با جوامع واقعی نیز دارد. اینجا درست همانجاست که نه قانونی وجود دارد نه سلطهٔ قدرت؛ اینجا هر چقدر دل بخواهد، میتوان به لذتها پاسخ داد. یکی از شبکههایی که در چندسال اخیر قابل توجه میلیاردی کاربران بوده است،…
شکرالهی رفت، سیفالدینی آمد اما ویروس کورونا ماند، همچون ترجمهٔ بدیعی از اولیس
آراز بارسقیان
نشر «الکترونیکی» نوگام، «خوشتر» خبری داد که علیرضا سیفالدینی به عنوان ادبیاتیای «بهنام» مسئول ویرایش «یولیسز» شد.
اعتراف: اواخر سال پیش از مصاحبهای سه هزار کلمهای با روزنامهٔ صبح نو یک تک جمله بیرون آمده بود: «نمیگویم سانسور نباید باشد.» باید میآمدید و میدیدید چه عَلم/اَلم شنگهای راه افتاد. گویا حیثیت «روشنفکران» مدافعِ آزادی بیان رفته بود با همین یک جمله. بعد از آن بود که متوجه شدم آقای سیفالدینی به «ارزشهای انسانی» بسیار پایبند هستند و اعتقاد دارند «جایگاه هر کسی» برای حرفی که میزند مهم است.…
مرثیهای بر پایان یک میدان سوختهٔ به دقت گامزده شده
دانیال حقیقی
کوتاه درباره مقوله «مرجعیت ادبی» و «کتابمهمها» به بهانه سردست گرفتن «کتاب خم» نوشته علیرضا سیفالدینی
1. روزی روزگاری بزرگواری
گلشیری زمانی در یک مصاحبه، با کلمه ترکیبهایی که دوست داشت، خودش را مرجعیت ادبی نامید. مبدا تاریخی خودخواندگی در فضای روشنفکری ما از همان گفتگو آغاز میشود. فروریختن دیوارهای سنتی و لاریز فضای انتقادی و دیالکتیکی در تهران آن روزها، که آخرین جغرافیای روشنفکری محسوب میشد و سفیرانش گهگاه به جنوب، اصفهان و رشت سفر میکردند، در این تاریخ اتفاق میافتد. چرا که مرجعیت ادبی، در جدال…