مرور رده

نظریه‌پرداز درازکش

در باب واژه‌ٔ «ناـ داستان»

 مجتبی کبک‌کوهساری پیشوندِ non برای نفی آنچه بعدش می‌آید است؛ اگر جزئی‌تر و ریزبین‌تر شویم می‌بینیم جنس منفی‌کردنش همیشه یکسان نیست. پیشوند non گاهی «ضد» معنا می‌دهد و گاهی «غیر». به بیان دیگر، گاهی واژه‌ای سلبی می‌سازد و گاهی واژه‌ای ایجابی. مثلاً non-believer را ترجمه‌اش می‌کنیم به «بی‌اعتقاد» یا واژگان مشابه آن. داریم بر معتقد (believer) نبودنِ یک فرد تأکید می‌کنیم. این‌گونه نیست که بخواهیم «معتقدبودن»ش را سلب کنیم؛ داریم «معتقدنبودن»ش را نسبت می‌دهیم و برای او ایجابش می‌کنیم. داریم از صفتی حرف می‌زنیم که «ضدِ» صفت معتقد…

تشخیص چهره «مدیرمیانی» در میان نویسندگان و هنرمندان جوان

دانیال حقیقی نگاهی انتقادی و «اخلاقی» در خصوص وضعیت همه مایی که امروز اینجا در این قصر گرفتاریم سروصداهای مزاحم را که دور کنم باید با پایان روایتمان شروع کنم. روزی می‌رسد که مدیرمیانی بالاخره، مانند شخصیت اصلی رمان تبر (نوشته دانلد ای. وست‌لیک) پس از قلع‌وقمع سایر همکاران و دوروبری‌ها و همه‌کسانی که برای جایگاه او اپلیکیشن پر کرده‌اند به هدف غایی‌اش می‌رسد.  شاید اصلاً نیازی به گفتن هم نباشد که هدف غایی مدیرمیانی چیست. او به دنبال ساختن یک اسطوره خدشه‌ناپذیر از خودش است. آن روز چندان دور نیست که او این اسطوره را بسازد اما…