یک تئاتر کمدیِ روشنفکری یا همان تئاترِ آزادِ روشنفکری یا واریتهٔ روشنفکری
در باب نمایشِ برادران کارامازوف کاری از اشکان خیلنژاد و تروپش
آراز بارسقیان
در روزگارِ ابتذال و زوال و در آستانهٔ ورود به «جامعهٔ پایان»، تماشای تئاتری…
به بهانهٔ «اوستاد نوروز پینهدوز»
آراز بارسقیان
نمایشهایی هستند «پیشانقد» اما همچنان میشود چیزکی دربارهشان گفت (کارهای رضا گوران و علی شمس ازایندست هستند) اما بعضی از نمایشها را نمیشود. نه اینکه نشود اما کار راحتی نیست. آدمهایی که…
غلامحسین دولتآبادی/ آراز بارسقیان
جناب آقای محمد چرمشیر
«ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ»
جناب آقای چرمشیر
حقیقت این است که وقتی خوابیم، «خواب» نیستیم. ذهنمان بیدار است و مثل ساعت کار میکند. دارد خودش را آماده میکند تا در "بیداری"…
دربارهٔ نمایش «فرشتهٔ تاریخ» از محمد رضاییراد
آراز بارسقیان
نور ماه به آرامی دورتر میشود؛ گاهی قبل از اینکه دوباره به خواب بروم از اتاقم رفته است. بعد سوالی در آن تاریکی برایم پیش میآید؛ امروز باور دارم آن سوی تاریکِ ترس بود که در…
آراز بارسقیان
نگاهی به اجرای نسخهٔ تقلبی بینوایان به مدیریت حسین پارسایی
آیا میشنوی صدای آواز مردم را؟
که دارند آواز آدمهای عصبانی را میخوانند؟
این موسیقی مردمانی است که دیگر برده نمیشوند
وقتی ضربان قلبت، میشود طنین ضربان طبلها…