ادبیات بیجلال، ادبیات ریقوهای کوکشده
حسام الدین مطهری
از اشرفی که بالا میروی، سرِ ورودی بزرگراهِ جلال آل احمد یک مجسمه میبینی. مجسمه عینِ لردهای انگلیسی دست برده به جیبِ جلیقه و یهجورِ «شما کجا؟ من کجا؟»یی در طرزِ ایستادنش پنهان است. عکس و پرتره از جلال آل احمد زیاد دیدم، خیلی بیشتر از چیزی که در وب میتوان یافت، اما راستش را بخواهید آن مجسمه ممکن است مجسمۀ هر لردِ انگلیسی یا خودآقاخواندهای باشد. آلِ احمد؟ نه، تو کتم نمیرود که آن آقا تمثالی از جلال باشد.
غیر از بزرگراه و مجسمه و یک خانه و یک تکه سنگ که از خانۀ اسالم مانده و تو گویی همان سنگی بر گوری…