…و ناگهان گروه نمایشِ دبستانِ پشت‌کوهی برای اجرایی در تهرانی هوایی می‌شوند

به بهانه‌ی نمایش «مکبث زار» اما من بابِ زارهای نمایش مکبث از ویلیام شکسپیر آراز بارسقیان عکس از اردلان اشناگر، منبع سایت تیوال تقریباً دانشجویان سال اول یا دوم تئاتر می‌دانند مکبث شخصیت مثبتی نیست. این را صرفاً یادآوری می‌کنیم تا جنبهٔ عمومی و همه فهم نمایش مرور شود. شاید این وسط آدم‌هایی باشند که قصد داشته باشند مکبث را بررسی «عمیق روانشناختی» انجام بدهند و به لایه‌های «درونی» این شخصیت برسند و از دلش یک اثر «هنری» ویژه بیرون بکشند. خب موفق باشند. کار دشواری است. …

همه می‌دانند…

آراز بارسقیان همه می‌دانند پوسته‌ی اجتماعی ایران از اواخر شهریور 1401 رشته‌رشته شد. آن‌هایی که هنوز از این خواب بیدار نشده‌اند خبر بد (شاید هم خوب) را باید با صدای بلند بشنود. این صدای بلند در سیستم عصبی جامعه منتشر است. در شبکه‌های خبری بیرون مرزی و شبکه‌های داخلی. چیزی که در بیست سال گذشته نقش بمب‌های صوتی را در شبکه‌های اجتماعی و خبری بازی می‌کرد، حالا شده گازهای اشک‌آور روزمره. همه‌ می‌دانند این بار ضربه به نقطه‌ی «حساسی» از تَنِ اجتماع خورد. چنان ضربه‌ای برش فرود آمد که فعلاً «خوب شدنی» در کار نیست. هر چه هست…

چرا فرهنگِ تئاتر رو به زوال است؟

آراز بارسقیان به درستی درک شده تئاتر/هنرهای نمایشی زیرساخت عمده «هنرهای جمعی» (جز موسیقی) است. حتی سینما هم زیرساخت‌های خود را از تئاتر می‌گیرد. از مرکزِ تولید بازیگر گرفته تا پایگاهی برای ارائهٔ «درام‌های قدرتمند و هدفمند» تئاتر خشتِ اول واقعی سینما محسوب می‌شود. پس سال‌ها توسعهٔ شکلی از نمایشنامه‌نویسی که تحت تأثیر محمد چرمشیر است، شکلی از اجرا صحنه‌ای که تحت تأثیر مهندس‌پور است و گسترش خارج از قاعدهٔ تفکر مُدل «گروه ده» که خود بر پایهٔ مثلث آتیلا پسیانی، محمد چرمشیر و فرهاد مهندس‌پور شکل گرفت و از آنجا رشد…

ترامپ، چرا که نه؟

یک توضیح ضروری: کریس کِترونی را عده‌ای به نام چپ ارتجاعی می‌شناسند. او در پروژه‌ای به نام پلاتیپوس که با همراهی دیگرانی اداره می‌شود هدف خود را چنین تشریح می‌کند: Platypus is a project for the self-criticism, self-education, and, ultimately, the practical reconstitution of a Marxian Left. پیگیری آن می‌تواند از جوانبی جالب توجه باشد. نکته‌ی دیگر اینکه هر دوی این مطالب چند ماه قبل از انتخابات سال‌های 2016 و 2020 نوشته شده است و به نوعی پیش‌بینی‌ای با خود داشته است که باعث عصبانیت خیلی‌ها بوده است. برای پیگری گروه پلاتیپوس…

گم‌گشتگی بدن‌های متورمِ تئاتری

آراز بارسقیان در تاریخ اول تیر ماه سال 1399 مقاله‌ای در روزنامهٔ اعتماد به قلم امین طباطبایی به نام «برهوت هویت تئاترِ بی‌بدن» منتشر شد که قصد داشت نکاتی را دربارهٔ نمایش‌های آنلاین به ما گوشزد کند. مسلماً اگر آن موارد درست بود و حاصل نگاهی منسجم (و منطقی) سطوری برای پاسخ و تصحیح و مواجه شدن با حرف‌های ایشان سیاه نمی‌شد. خب از همان ابتدا ایشان مدعی هستند که سعی دارند با «ذهن تئاتری و نقادانه» به تفسیر «پدیدهٔ تئاتر آنلاین یا مجازی» بپردازند. و البته به خوبی تکلیف ما را مشخص می‌کند: «معتقدم نقد اساساً ویرانگر و تخریب‌کننده…